Book review

کتاب ذهن حواس جمع 📚 نقد و بررسی

آن چه در این مقاله خواهید خواند:

چند وقت پیش که داشتم برای نوشتن مقاله بهترین کتاب ها برای تمرکز واسه سایت دانبوک تحقیق میکردم با نیر ایال و کتاب ذهن حواس جمع آشنا شدم و بعد از این که دیدم علی بندری هم توی قسمت 47 پادکست بی پلاس خلاصه این کتاب رو تعریف کرده اون رو توی لیست کتاب هایی که باید بخونم قرار دادم. (تو این جا لیست کتاب هایی که میخوام بخونم رو وارد کردم، ممنون میشم اگه هر کدوم از این کتاب ها رو دارین و مشهد هستین به من ندا بدین)

و از اون جایی که بعد از استفاده کردن از هبیت ترکری که توی کتاب بولت ژورنال باهاش اشنا شدم دوست نداشتم زنجیره کتاب خونیم قطع بشه دنبال یک کتاب زیر 300 صفحه ای بودم تا بتونم مطالعه روزانه خودم رو با خوندن 10 صفحه در روز حفظ کنم.

همین شد که به دوستم مهرداد پیام دادم و ارش خواستم کتاب خونش رو بررسی کنه و اگه کتابی با این مشخصلات (زیر 300 صفحه) داره بهم خبر بده. اون هم بعد از بررسی ومداقه نهایی نتیجه غایی رو بهم اعلام کرد و گفت 2 تا کتاب با این مشخصات داره. کتاب دوباره فکر کن از ادام گرانت و کتاب ذهن حواس جمع از نیر ایال و پیشنهاد داد که دومی رو بخونم و منم چلنج اکسپت کردم و رفتم سراغش.

 

 

در ادامه این نوشته (اومدم بگم مقاله دیدم یه طوریه) خلاصه و معرفی بلندی از کتاب ذهن حواس جمع رو میخونین و در لا به لای اون ها تجربیات نه چندان ارزشمند من رو:) با در نظر گرفتن این نکته که من کتاب رو از صفحه اول شروع میکنم به خوندن و هر چیزی که به ذهنم در مورد کتاب و محتویاتش برسه رو این جا مینویسم واسه همین ممکنه گاهی اوقات معرفی کتاب با خلاصه کتاب و نوشته های من قاطی (قاطی بیشتر به معنی به هم پیوسته و درهم) بشن.

راستی!

من یک کانال تلگرام هم دارم که هرچیزی که مربوط به این کتاب و بقیه مطالب این سایت باشه رو توش قرار میدم. پیشنهاد میکنم حتما توی این کانال هم عضو بشین، ضرر نمیکنین. واسه عضو شدن توی این کانال و دسترسی به فایل های پی دی اف یا نسخه صوتی کتاب ها میتونین روی دکمه زیر کلیک کنین و یا این که ادرس (https://t.me/mehdiabbaszadehir) رو توی تلگرامتون پیدا کنین.

کانال تلگرامی مهدی عباس زاده

نقد و بررسی کتاب ذهن حواس جمع

اولین نکته ای که توجه من رو در کتاب ذهن حواس جمع به خودش جلب کرد این نکته بود که توی این کتاب هم نویسنده مثل خیلی دیگه از کتاب های رشد فردی مثل کتاب نیمه تاریک وجود از نظر بقیه نویسنده ها در مورد کتابش استفاده کرده بود و اون هارو توی پشت، رو و یا صفحه های ابتدایی کتاب قرار داده بود.

توی ابتدای کتاب ذهن حواس جمع هم نویسنده نظرات نویسنده هایی مثل جیمز کلیر (نویسنده کتاب خرده عادت ها)، کال نیوپورت (نویسنده کتاب کار عمیق)و… در مورد خوب بودن این کتاب به چشم میخوره.

 

 

دیپلمات نوشت: این موضوع تقریبا شبیه به یک تکنیک برای نویسنده ها شده تا بتونن کتاب هاشون رو بیشتر بفروشن و دنبال کننده های خودشون رو به همدیگه قرض بدن. یادمه خیلی وقت پیش ژان بقوسیان توی دوره های مدرس مرجع خودش به این موضوع اشاره کرده بود.

موضوع دوم اینه که میشه به نحوی کتاب ذهن حواس جمع رو ادامه کتاب قبلی نویسنده به نام قلاب در نظر گرفت. نیر ایال توی کتاب قلاب در مورد این که شرکت ها و استارتاپ ها چطوری میتونن محصولی اعتیاد آور بسازن صحبت کرده و توی کتاب ذهن حواس جمع در مورد این که چطوری میتونیم از این محصولات (و هر چیز اعتیاد اور دیگه ای) دور بمونیم و تمرکز خودمون رو حفظ کنیم صحبت میکنه.

به نحوی میشه گفت کتاب قلاب بیشتر به درد صاحبین کسب و کارها و کتاب ذهن حواس جمع بیشتر به درد افراد عادی میخوره.

اگه کتاب قلاب رو خوندین و به نظرتون کتاب به درد بخوریه توی کامنت ها برام بنویسین که برم سراغش.

از نقاط قوت کتاب ذهن حواس جمع میشه به فصل بندی این کتاب اشاره کرد. نویسنده با بخش بندی کتاب اون رو تبدیل به قسمت های کوچکتر با معنایی کرده و همین موضوع باعث خوشخوان تر شدن کتاب شده و به خواننده کمک میکنه تا با متنی روان تر و ذهنی باز تر کتاب رو مطالعه کنه.

که با خوندن هر کدوم از این بخش های چند صفحه ای میشه یک موضوع جدید یاد گرفت.

موضوع کتاب ذهن حواس جمع

کتاب ذهن حواس جمع از 4 بخش اصلی و 3 بخش فرعی تشکیل شده. نویسنده توی 4 بخش به عواملی که میتونن باعث بهبود تمرکز ما بشن پرداخته و با نتیجه گیری از اون ها سعی کرده در سه فصل اخر کتاب راه کارهایی برای داشتن ذهنی حواس جمع در محیط کار، تربیت فرزندان و روابط اجتماعی و عاطفی به ما بده.

در اخر هر بخش (هر بخش شامل کمتر از 10 صفحست معمولا) نویسنده خلاصه ای از هر بخش رو در چند خط قرار داده که به نظر من اگه فقط همین خلاصه های اخر هر بخش رو بخونین با تقریب خیلی خوبی میشه گفت کل مطالب کتاب رو خوندین.

در ادامه به معرفی هر بخش و خلاصه ای از اون ها میپردازیم، پس با من توی نقد و بررسی اولین فصل از کتاب ذهن حواس جمع به نام کنترل محرک های درونی همراه باشین.

محرک های درونی در کتاب ذهن حواس جمع

اولین مورد از چهار موضوعی که نویسنده به عنوان یکی از عامل های حواس پرتی معرفی میکنه محرک های درونی هستند. نویسنده توی این بخش میخواد به این موضوع اشاره کنه که وقتی ما یک کار اصلی  و سخت داریم برای این که اون کار رو انجام ندیم سراغ کارهای دیگه (حتی مفید) میریم که در راستای هدف های ما در حال حاضر نیست.

دیپلمات نوشت: این مورد برای خود من هم زیاد اتفاق میوفته. درست وقتی که کارهای مهم تری برای انجام دادن دارم میشینم ویدئو های اموزشی میبینم یا کتاب میخونم و انجام دادن اون کار اصلی رو مدام به تاخیر میندازم و تا قبل از خوندن این فصل از کتاب ذهن حواس جمع اصلا نمیدونستم داشتم چیکار میکردم.

یکی دیگه از موضوعاتی که نویسنده توی این فصل بهش اشاره میکنه و به نظر من جالب اومد اینه که انگیزه ما از اجرای کارها لذت بردن نیست، بلکه فرار کردن از درد و ناراحتیه. اگه اینطوری به موضوع نگاه کنیم متوجه میشیم که ما برای لذت بردن از شبکه های اجتماعی (اینستا) توشون نمیچرخیم بلکه به این خاطر میریم اینستا که از دردها و رنج های انجام ندادن کار اصلیمون فرار کنیم و مدت کوتاهی هم که شده کارهای انجام نشدمون رو فراموش کنیم.

فصل اول کتاب ذهن حواس جمع: محرک های درونی را مهار کنید

 

در قسمت بعدی نویسنده از تئوری خودش (فرار کردن از انجام کارها به دلیل رنج) استفاده میکنه و میگه ما برای این که بتونیم تمرکز خودمون رو مدیریت کنیم باید کاری کنیم که کمتر رنج به سراغ ما بیاد. برای این کار کافیه بریم و منبع و ریشه رنج های خودمون رو پیدا کنیم و با مدیریت رنج، زمان و تمرکز خودمون رو مدیریت کنیم.

چهار عاملی که نویسنده به عنوان منبع رنج های انسان ها ازشون نام میبره:
بیحوصلگی، منفی بافی، نشخوار ذهنی و سازگاری با لذت.

دیپلمات نوشت: یکی از چیزهایی که توی این کتاب واسه من جدید بود همین موضوع سازگاری با لذت بود و باعث شد برم و در موردش بخونم. به طور کلی سازگاری با لذت یعنی 

نویسنده توی بخش “از درون با حواس پرتی کنار بیایید” به یه نکته خیلی قشنگ اشاره میکنه و میگه برای رفع حواس پرتی و چیزهایی که مارو وسوسه میکنند تا از کار اصلی و مهممون دست بکشیم باید یک راه حل منطقی پیدا کنیم و سرکوب کردن وسوسه ها به تنهایی نمیتونه به ما کمکی کنه و حتی ممکنه نتیجه عکس بده. چرا؟!

چون معمولا دو تا اتفاق می افته! مثلا اینستاگرام رو در نظر بگیرید. وقتی که نمیخواید برید اینستاگرام باز هم دارید به اون فکر میکنید و قسمتی از حواس و تمرکزتون درگیر اینستاست البته با این تفاوت که این بار به جای این که حواس شما به اینستا رفتن پرت بشه به اینستا نرفتن پرت شده.

ضمن این که وقتی بعد از مدتی به اینستاگرام بر میگردید بیشتر از قبل درگیر اینستا میشید.

حالا چاره کار چیه؟!

نگاه متفاوت به محرک های درونی، وظیفه و خلق و خو که توی بخش های بعدی این فصل بهشون اشاره میشه.

اولین بخش: نگاه متفاوت به محرک های درونی

توی این فصل نویسنده یک کار 4 قدمی به ما آموزش میده و معتقده با انجام دادن این کارها میتونیم منشا حواس پرتیمون رو پیدا کنیم و به مرور زمان اون ها رو رفع کنیم.

اولین قدم در این راه اینه که ببینیم چی میشه و چه احساسی به ما دست میده که حواسمون پرت میشه؟! (احساس اضطراب، بی قراری و..)
دومین قدم این که حس قبل از حواس پرتی تان را بنویسید.

سومین قدم این که به جای سرکوب کردن این حس کنجکاو باشید و ببینید که چرا این حس به سراغتان امده است؟! در چه شرایط یا مکان هایی این احساسات به شما دست میدهند و…

و چهارمین قدم این که حواستان به زمان های اولیه گذار از کاری به کار دیگر در طول روز باشد چرا که معمولا در این زمان هاست که به کلی حواستان از کاری که داشتید انجام میدادید پرت میشود و وقتی به خود می آیید که ساعت ها گذشته است.

دیپلمات نوشت: مورد چهارم از اون موردهاییه که با پوست و گوشت و خون و سایر اندام و جوارح خودم حسش کردم. یک همکار داشتم که همیشه تب تلگرامش باز بود و توی زمان هایی که باید منتظر میموند تا یک صفحه وب جدید باز شه میرفت سراغ تلگرام و خیلی وقت ها میشد که تا موقع خداحافظی و اتمام ساعت کاری اون هنوز داشت توی تلگرام میچرخید و منتظر بود تا 

توی فصل بعدی نویسنده توضیح میده یکی از راه هایی که میشه به وسیله اون بر این مشکلات غلبه کرد تبدیل کردن کارهای روزمره به بازیه مثلا میتونیم با خودمون مسابقه بزاریم و ببینیم که تا چند دقیقه میتونیم به گوشیمون دست نزنیم.

توی فصل “نگاهی متفاوت به خلق و خو” در این مورد صحبت میکنه که گفت و گوهای درونی ما با خودمون میتونه روی نتیجه نهایی تاثیر بزاره. مثلا اگه مدام با خودمون تکرار کنیم که من ادمی هستم که نمیتونم تمرکز کنم احتمالا واقعا تبدیل به ادمی شویم که از مشکل عدم تمرکز رنج میبرد.

تا این جا یک بخش کامل از کتاب ذهن حواس حمع نوشته نیر ایال رو با همدیگه خوندیم. به نظر شما چه تکنیک هایی از مواردی که نیر ایال گفته بود شدنی و کاربردیه و میتونه واقعا به ما در حفظ تمرکزمون کمک کنه؟!

من خودم چند تا از ایده های این فصل رو دوست داشتم و توی این هفته میخوام اون ها رو توی زندگی روزمره خودم تست کنم و ببینم نتیجه ای دارن یا نه:

  1. من چند هفتست که توی نوشتن مقاله های سایت دانبوک دارم کم کاری میکنم و به جای انجام دادن اون ها میرم سراغ کارهای دیگه که شاید در ظاهر مهم هم باشن اما الان که نگاه میکنم بیشتر برای فرار از انجام کارهای مربوط به دانبوکه واسه همین توی این هفته بیشتر حواسم به انجام دادن تسک های سایت دانبوک هست.
    براش یک زمان جدا در نظر گرفتم و طبق جدول هر موضوعی که باعث بشه این کار رو انجام ندم و یا این که حواسم رو پرت کنه توی کاغذی که اماده کردم مینویسم.
  2. یه نسخه از جدول عوامل حواس پرتی رو همیشه روی دسکتاپ خودم میزارم و ساعت، میزان (از چه ساعتی تا چه ساعتی) و این جور چیزارو توش فقط ثبت میکنم تا توی هفته بعد برم سراغشون و اگه تونستم بهترش کنم.
  3. واسه فرار کردن از چک کردن مداوم تلگرام یک ساعت مشخص از روز رو در نظر گرفتم تا با خیال راحت بشینم و تلگرام گردی کنم:)
  4. مورد چهارم و اخر این که معمولا توی شرکت سر وصدا تا جایی که دلت بخواد هست:) مخصوصا وقتی که مدیرای شرکت حضور دارن. (بر عکس همه جا) و چیزی که رخ میداد این بود که من معمولا با خودم میگفتم نمیشه دیگه. سر و صدا میکنن و نمیشه و واقعا دیگه نمیشد. این هفته سعی میکنم تلاش کنم حتی توی اون شرایط هم تمرکز خودم رو حفظ کنم و سعی میکنم توی این راه از فارست نازنینم هم کمک بگیرم:)

فصل دوم: برای حواس جمعی زمان بگذارید

 

برای حواس جمعی زمان بگذارید

نویسنده توی این فصل حرف دل من رو زده. میگه اول از همه باید ببینین که میخواین چه ادمی باشین؟! چه شخصیتی داشته باشین و در نهایت چه ارزش هایی داشته باشین.

وقتی که به این سوال ها جواب دادین تا حدود خیلی زیادی دستتون میاد که سمت چه کارهایی نباید برین و یا این که چه کارهایی رو باید به روتین روزمرتون اضافه کنین و برای اون ها برنامه ریزی کنین و توی برنامه روزانتون براش وقت بزارین.

وقتی که این کار رو کردین و برای هر کار یه زمان در نظر گرفتین باید سعی کنید توی اون بازه زمانی در نظر گرفته شده حواس جمع باشین و اون چیزهایی که حواستون رو پرت میکنه رو طبق جدول فصل اول یادداشت کنید و اون هارو تحلیل و بررسی کنین و ببینین که چه کارهایی میتونین انجام بدین تا کمتر حواستون پرت بشه.

منظور نویسنده توی این قسمت اینه که برای هر کاری یه زمان مشخص بزاریم. یعنی برای سه حوزه مختلف زندگی خودمون شامل خودمون، روابطمون و شغلمون برنامه ریزی کنیم و برای هر کدوم یک زمان مشخص رو در نظر بگیریم. مثلا تصمیم بگیریم 2 ساعت درس بخونیم و توی اون دو ساعت به هیچ چیز دیگه ای فکر نکنیم. ضمن این که توی این دو ساعت ما فقط باید به انجام وظیفه خودمون فکر کنیم و نگران نتیجه نباشیم.

یا این که میگه برای متمرکز موندن میتونیم ساعت برنامه های خودمون رو با افراد مختلفی که با ما در ارتباطن به اشتراک بزاریم تا اون ها هم بدونن که چه زمان هایی میتونن بیان سراغمون و برای صحبت کردن و یا دیدن ما برنامه ریزی داشته باشن.

فقط ورودی ها را کنترل کنیم و به خروجی ها اهمیتی ندهیم.

دیپلمات نوشت: احتمالا شما هم ادم های زیادی رو دیدین که با شما میان تفریح در حالی که مدام در حال صحبت کردن با موبایلشونن و رسما اون تفریح رو کوقتتون میکنن. با انجام دادن حرفی که نویسنده داره میزنه این مشکل تا حدود زیادی رفع میشه.

چرا؟!
چون طبق گفته نویسنده شما باید برای چیزهایی که براتون مهمن (چیزهای مهم فقط اهداف ما نیستن میتونن پارتنر، خونواده و دوست های ما باشن) یک زمان از قبل تعیین شده و مخصوص همون فرد پیدا کنین و این موضوع به شما کمک میکنه تا توی این تایم کار دیگه ای انجام ندین چرا که برای هر کاری زمان خاص خودش رو از قبل در نظر گرفتین. (گرفتین چی شد؟!)

فصل سوم: افسار محرک های بیرونی را به دست بگیرید

 

 

توی این فصل نیر ایال در مورد محرک های بیرونی ای مانند ایمیل ها، برنامه های گفت و گو و خبرنامه های آنلاین، برنامه های روی گوشی و… که باعث میشن تا ما تمرکز خودمون رو از دست بدیم صحبت میکنه. نویسنده در هر بخش از این فصل در مورد یکی از این موارد صحبت کرده و برای در امان موندن از هر کدوم از این محرک های بیرونی ایده هایی رو مطرح کرده که در ادامه میریم سراغشون.

اما قبل از این که روی هر کدوم از این محرک های بیرونی تمرکز کنیم بهتره با ایده کلی نویسنده برای حفظ تمرکزمون در برابر این عوامل آشنا بشیم. نویسنده معتقده که انجام هر کاری وابسته به 3 عامل توانایی، انگیزه و محرکِ و ما با مدیریت این سه مورد میتونیم انجام دادن یا ندادن هر کاری رو مدیریت کنیم.

همونطور که توی اول همین فصل هم گفتم نویسنده برای هر کدوم از محرک های بیرونی ای که ممکنه حواس ما رو از کار پرت کنه ایده هایی رو مطرح کرده. به عنوان مثال برای مهار محرک های بیرونی در محل کار و دور ماندن از تماس همکارانتان پیشنهاد میدهد تا از بنرهایی همانند لطفا مزاحم نشوید من در حال کار عمیق هستم استفاده کنید. (برای دانلود این نمونه طرح ها و یا سایر موارد مربوط به کتاب ذهن حواس جمع میتونین به کانال تلگرامی من با ادرس https://t.me/mehdiabbaszadehir مراجعه کنید.)

 

 

در بخش بعدی از این فصل نویسنده سراغ ایمیل میره و سعی میکنه با دادن راهکارهایی باعث جلوگیری از به هم خوردن تمرکز ما به وسیله ایمیل بشه.

دیپلمات نوشت: توی زندگی روزمره ما ایرانی ها (حداقل من) ایمیل خیلی نقش مهمی نداره و خیلی وقتی از من نمگیره و در نتیجه تمرکز من رو هم خیلی به هم نمیزنه (هر چند که من همیشه به ایمیلم در طول روز سر میزنم) اما این فصل اینطوری هم نبود که به درد نخور باشه.

نویسنده توی این بخش دو ایده برای جلوگیری از پرت شدن حواس توسط ایمیل رو مطرح میکنه که به نظر من میتونیم توی سایر شبکه های اجتماعی از این ایده ها استفاده کنیم.

  1. از کانال ها و گروه های غیر ضروری لفت بدیم:
    من خودم معمولا اخر هفته ها میشینم و از کانال هایی که دیگه واسم سودی ندارن و یا وقت نمیکنم بخونمشون لفت میدم و این کار رو جزوی از برنامه های هفته ایم قرار دادم که حتما از چند کانال لفت بدم. (مثلا امروز از کانال وحید انلاین لفت دادم چون وقت نمیکردم که بخونمش)
  2. فقط و فقط در یک ساعت خاصی به اون نرم افزار ها سر بزنیم.
    با این که معمولا من تلگرامم انلاینه اما سعی میکنم فقط در ساعت های خاصی از شبانه روز به تلگرامم مراجعه کنم. روال کارم هم معمولا اینه که وسط پومودورو هام به پیام هایی که توسط دوستام واسم فرستاده شده جواب میدم و یک ساعت اخر روز رو به خوندن و دیدن چیزهایی که برام فرستادن و یا توی کانال ها قرار دادن و میتونم بگم تا این جا خیلی خیلی به من کمک کرده.

نحوه مدیریت کردن جلسات انلاین

توی این بخش از کتاب ذهن حواس جمع نویسنده در ادامه مواردی که مربوط به محرک های بیرونی است به سراغ جلسات کاری رفته و میگه برای این که این جلسات وقت زیادی رو از ما نگیرن و تمرکزمون رو در محیط کاری بر هم نزنن باید به 3 مورد دقت داشت:

  1. دستور کار و موضوعی که جلسه به خاطر اون برگزار شده مشخص باشه
  2. جلسات جای بارش فکری نیست و جای تصمیم گیریه پس باید هر کسی قبل از برگزاری جلسه بارش فکری رو به تنهایی و برای خودش انجام داده باشه.
  3. هیچ کس تا حد امکان با خودش گوشی نیاره (فقط برای ارائه دادن فایل هایی که توی گوشی هست، نه برای این که توی طول جلسه هم استعلام قیمت رو پر کنیم)
  4. ساعت شروع و پایان جلسه مشخص باشه.

دیپلمات نوشت: توی یکی از شرکت هایی که مشغول کار بودم هر چند وقت یک بار جلسه داشتیم و جلسات هم همیشه اینطور بود که خب چیکار کنیم؟! (جلسات هیچ طرح و برنامه ای نداشتن). حرف ها همیشه تکراری و بدون نتیجه گیری  یا هدف خاصی.

توی جلسات در مورد چیزهایی صحبت میشد که نه تنها به ما ربطی نداشت که بعضی مواقع حتی به خود اون بنده خدا هم ربطی نداشت. توی این 1 سالی که جلسات برگزار شد حتی به اندازه یک جمله هم حرف درست و منطقی ازش در نیومد. صرفا اطلاف وقت!

نحوه مدیریت گوشی

از اون جایی که احتمالا خیلی از ما بیشترین درگیری رو با گوشی هامون داریم و شاید مهم ترین عامل عدم تمرکزمون هم همین وسیله باشه دوست داشتم نویسنده راه حل های عملی تر و کاربردی تری رو ارائه بده اما میتونم بگم نه تنها اینطور نبود بلکه به یه سری توصیه های کلی که قبلا هم شنیده بودمشون اکتفا کرده بود.

  1. حذف کردن برنامه هایی که غیر ضروری هستند و از اونا استفاده نمیکنیم.
  2. حذف برنامه هایی مثل اینستاگرام از روی گوشی و نصب اون ها روی لب تاب و یا دسکتاب
  3. چیدن منوی گوشی بر اساس نرم افزارهای ضروری و چیزهایی که حواس ما را پرت نمیکنند.
  4. بستن نوتیف تمام برنامه های غیر ضروری

نحوه مدیریت دسکتاپ

در مورد دسکتاپ هم دو راه حل زیر رو ارائه میکنه:

  1. تمیز کردن صفحه اصلی دسکتاپ
  2. بستن نوتیفیکیشن برنامه ها

همچنین نویسنده برای افرادی که مقالات انلاین و یا فیدهای شبکه های اجتماعی و خبر خوان ها تمرکز ان ها را بر هم میزند نیز توصیه هایی دارد که در ادامه ان ها را میخوانیم.

نویسنده پیشنهاد میدهد برای رفع مشکلتان با مقالات انلاین ان ها را در یک جای مشخص نگهداری کرده و یک ساعت مشخص برای مطالعه ان ها در نظر بگیرید و تنها در همین ساعات به سراغ ان ها بروید. ضمن این که برای غرق نشدن در فیدهای شبکه های اجتماعی بهتر است تا به صورت فعالانه عمل کرده و به سراغ همان چیزهایی که میخواهید در مورد ان ها مطالعه کنید بروید نه این که منفعلانه به فیدها بروید تا ببینید شبکه های اجتماعی چه چیزی را به شما پیشنهاد میکند.

فصل چهارم: پیش تعهد ها

 

 

نویسنده توی این فصل در مورد موضوعی به نام تعهد صحبت میکنه و میگه وقتی که میدونید توی شرایط خاصی دچار اشتباه میشین و تمرکزتون به هم میخوره از قبل برای اون حالت ها اماده شید و برنامه ریزی کنید. مثلا اگه میدونید با شروع به دیدن سریال نمیتونین جلوی خودتون رو نگه دارین و حتما باید روزی چند قسمت از اون سریال ببینین تا سریع به اخرش برسین میتونین سریالی رو برای دیدن انتخاب کنین که فقط یک قسمت در هفته از اون سریال به بازار میاد.

یکی دیگه از راه هایی که نویسنده برای متمرکز موندن پیشنهاد میده انجام کارها به صورت دو نفرست. یعنی اگه میخواین درس بخونین یه نفر دیگه رو که اون هم داره درس میخونه رو پیدا کنین و با همدیگه درس بخونین. اینطوری میتونین به همدیگه کمک کنید و توی روزهایی که یکی انگیزه و حوصله انجام اون کار رو نداره دیگری بهش انگیزه بده تا اون کار رو انجام بده.

دیپلمات نوشت: من کشورهای دیگه رو نمیدونم اما به نظر من این موضوع اصلا متناسب با ما ایرانی ها نیست. (حداقل اگه بخوام بگم متناسب با من نیست) چرا که هر وقت تصمیم گرفتم تا یک کاری رو با این سبک انجام بدم بر عکس شد. یعنی اون روزهایی که من حال و حوصله انجام دادن اون کار رو داشتم هم تیمی من حال و حوصله نداشت و هر وقت که اون حوصله داشت من نداشتم. اینطوری میشد که هر کاری با شکست مواجه میشد.

هر چه قدر که روش قبلی برای من غیر قابل استفاده بوده روش استفاده از نرم افزارهای تمرکز انلاین برای من جواب داده. نویسنده پیشنهاد میده برای جلوگیری از حواس پرتی و دور شدن از کار اصلیتون از نرم افزارهایی مثل نرم افزار forest استفاده کنید.

دیپلمات نوشت: این نرم نرم افزار هم نسخه موبایل داره و هم میتونین اون روی مرورگرتون نصب کنید. من نتیجه خیلی خوبی از ترکیب این نرم افزار با قانون پومودورو گرفتم و میتونم بگم هر موقعی که حواس پرتی و میل به انجام کارهای دیگه (مثل تلگرام گردی) داشتم با استفاده از این نرم افزار تونستم خودم رو کنترل کنم.

توی بخش های انتهایی کتاب نویسنده میاد و در این مورد صحبت میکنه که چطوری میتونیم بچه هایی ذهن اگاه و حواس جمع تربیت کنیم.

نویسنده معتقده برای این که بچه ها به شبکه های اجتماعی یا بازی های انلاین روی نیارن باید 3 اصل اساسی استقلال داشتن، احساس شایستگی کردن و ارتباطات داشتن در زندگی اون ها وجود داشته باشه و اگه بچه ها نتونن این نیازها رو در زندگی عادی خودشون داشته باشن روی به شبکه های اجتماعی و گذراندن وقت زیاد در این شبکه ها میکنن.

نویسنده برای حل این مشکل پیشنهاد میده که به بچه ها اجازه بدیم خودشون برای خودشون تصمیم گیری کنن و خودشون مراقب رفتار خودشون باشن.

دیپلمات نوشت: به نظر من این موضوع نه تنها برای بچه ها صدق میکنه که حتی تا حدود زیادی برای ادم بزرگ ها هم همینه. اگه به افراد معروف (منظورم این بلاگرای اینستان) نگاه کنین بیشترشون توی زندگی واقعی واقعا حرف زیادی برای گفتن ندارن.

بازی های انلاین و یا شبکه های اجتماعی خیلی راحت به کسایی که توی زندگی واقعی احساس شایسته و مهم بودن نمیکنن حس اهمیت میده. منظورم اینه که افراد توی دنیای واقعی استقلال کافی ندارن اما میتونن توی دنیای مجازی هر کسی که میخوان باشن، توی دنیای واقعی به اون ها اهمیتی داده نمیشه اما توی فروم های بازی های انلاین میتونن با بازی کردن بیشتر و بالا رفتن لولشون برای خودشون کسی بشن.

و….

درس هایی که من از این کتاب گرفتم:

الان که این متن رو مینویسم حدود یک ماهی میشه که این کتاب رو خوندم. تاثیری که این کتاب روی من داشت استفاده بیشتر و بهتر از نرم افزار فارست بود. علاوه بر اون با خوندن این کتاب تصمیم گرفتم یک زمانی رو برای دوستان، خونواده و ارتباطم در طول هفته کنار بزارم (هر چند که وقت زیادی هم نداشتم تصمیم گرفتم به یکی از دوستام هفته ای زنگ بزنم و حتما یکیشون رو حضوری ببینم).

یکی دیگه از کارهایی که انجام دادم این بود که برای هر کاری زمان و مکان خاص خودش رو در نظر گرفتم. مثلا دیدن سریال رو موکول کردم به زمان هایی که توی اتوبوسم و دارم از محل کار میام خونه، تلگرام گردی رو محدود به یک ساعت در روز و اون هم ساعت 10 تا 11 شب کردم، دیدن ویدئوهای یوتیوبی (ویدئوهای بالای 10 دقیقه) رو موکول به زمان خوردن میوه و ناهار یا شامم کردم.

ضمن اینکه دارم سعی میکنم تا با استفاده از جدول حواس پرتی علت حواس پرتی های خودم رو پیدا کنم و بعد از اون برای بهبود وضعیت خودم تلاش کنم.

و در نهایت سعی کردم تا کمتر از قبل بهانه بیارم و تا جای ممکن تلاش کنم تا حواسم پرت نشه و حتی در محیط های شلوغ هم تا جای ممکن از روی صندلی کاریم بلند نشم.

 

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]
Mehdiabbaszadeh

من مهدی عباس زاده (Mehdi AbbasZadeh) ام علاقه مند به کتاب ها، انیمیشن ها و موسیقی. اینجا از کتاب هایی که میخونم، فیلم هایی که میبینم و از موزیک هایی که گوش میدم صحبت میکنم. راستی! من اینجا از مشکلاتی که تو راه یادگرفتن سئو بهشون بر میخورم هم مینویسم. امیدوارم که حس و حال این سایت رو دوست داشته باشی.

Recent Posts

کتاب بولت ژورنال | نقد و بررسی + لینک دانلود و فیلم معرفی

این کتاب هم مثل بقیه کتاب های رشد فردی یک داستان از بدبختی خودش میگه…

6 ماه ago

رقابت با سایت های فروشگاهی بزرگ مثل دیجی کالا ✅

امروز میخوام در مورد مسئله ای صحبت کنم که احتمالا هر سئو کاری بهش برخورده…

11 ماه ago

ایندکس کردن ویدئو ها در وردپرس ✅

سلام، امروز میخوام در مورد ایندکس نشدن ویدئوها باهاتون صحبت کنم و راهی که برای…

11 ماه ago

حل ارور Missing field thumbnailUrl در سرچ کنسول ✅

این دومین مقاله من در مورد حل خطاهای سرچ کنسوله و من توی این مقاله…

11 ماه ago

انیمیشن سوپر ماریو | نقد و بررسی + لینک دانلود

احتمالا شما هم مثل من بعد از این که فهمیدین قراره یکی از نوستالژیک ترین…

11 ماه ago

انیمه I want to eat your pancreas | نقد و بررسی + لینک دانلود

من می خواهم پانکراس شما را بخورم سومین فیلمیه که من بعد از دیدن فیلم…

1 سال ago