آن چه در این مقاله خواهید خواند:
نقد و بررسی کتاب به خدای ناشناخته نوشته جان استاین بک
بعضی جاهای کتاب با خودم گفتم اینم از اون کتاب های کلیشه ای با نثرهای کلیشه ای تره و محتوای سنتی کتاب با توصیفات زیادش از طبیعت و مزرعه و افتاب و خورشید و… حوصله ام رو از خوندنش سر برد اما هرچی که جلوتر رفتم از سبک نوشتن جان اشتاین بک لذت بیشتری بردم. از یه قسمتی از کتاب به بعد توصیفات “استاین بک” از طبیعت و حال و احوالات شخصیت اول آثارش نه تنها دیگه واسم حوصله سر بر نبود که واسم خیلی هم جذاب و خواندنی بود.
شاید کتاب به خدای ناشناخته به خوبی کتاب های بعدی جان استاین بک مثل شرق بهشت یا موش ها و آدم ها نباشه اما توی همین کتاب به خدای ناشناخته هم اون طبیعت گرایی (ناتورالیسم – ناتورالیسم یا همون طبیعت گرایی یعنی پذیرش طبیعت به عنوان حاکم بی قید و شرط عالم.) خاصی که توی اثار جان استاین بک هست رو میشه دید و میشه گفت فضای این کتاب هم مثل “شرق بهشت” پر از نماد و استعارست که میشه از اون لذت برد.
نوع روایت اشتاینبک در این کتاب پر از احساس و توصیفهای عمیق و تمثیلهای زیباست، داستان کتاب به خدای ناشناخته ترکیبی از فرهنگ و باور مسیحی مهاجرهای آمریکا و اعتقادات سرخپوستان بومی امریکاست و نشون دهنده پیوند عمیق اون ها با طبیعته.
شاید فکر کنید داستان بسیار سرراستی داره این کتاب، اما پشت لایههای ساده داستان مفاهیم و استعارههای عمیقی از اعتقادات و باورهای افراد مختلف وجود داره و این کتاب چیزی بیشتر از اون کلمات به ظاهر سادش واسه گفتن داره.
من پیشنهاد میکنم وقتی که دارین این کتاب رو میخونین به رابطه به صلیب کشیده شدن مسیح و اون درخت فکر کنید چرا که جان استاین بک همیشه دوست داشته حرفهاشو توی بستر داستانهای مذهبی بهمون بگه.از طرف دیگه این تمثیل کاملا در تقابل با دین و مذهبه. یعنی جان کاملا ادیان رو زیر سوال میبره و یه دین و مسلک جدید رو انگار میخواد علم میکنه. خلاصه این که از کنارش ساده رد نشین.
شاید اگه بخوام در مورد کتاب به خدای ناشناخته فقط یک خط بنویسم اون خط همینه :
یک حماسهی رئال. یک دنکیشوتِ فرادی. یک قهرمان شکستخورده. و داستانی که موسیقی متن دارد. مأنوس و ملموس، جذاب و سیاه، همچو واقعیت. بینظیر بود.
خلاصه کتاب به خدای ناشناخته
فضای این کتاب جان استاین بک هم مثل بقیه نوشته هاش توی مزرعه رقم میخوره و از فضاهاي روستايي و مزرعه و دام و آب و گله زیاد میخونیم و میشنویم.
داستان کتاب به خدای ناشناخته داستان مرد جوانی به نام جوزف وین است که سرزمین خود را در ورمونت ترک می کند تا مزرعه خود را در بانوی دره کالیفرنیا تأسیس کند. او این ایده را با پدر خود در میان میگذارد اما پدر پیر جوزف که میدانست دیگر چیزی به انتهای زندگی اش نمانده به جوزف گفت :
ویس و عکس صفحه ی 11 پاراگراف سه
اما جوزف که میدانست اگر دیرتر به غرب برود ممکن است زمین های خوب و مناسب را از دست بدهد از پدر عذر خواهی کرد و راه غرب را در پیش گرفت.
اون به غرب رسید و ر روستایی در دره کالیفرنیا مستقر شد و در آن جا چادرش را در زیر درختی تنومند برپا کرد. (این درخت نمادی از همراهی پدر جوزف با او در طول زندگی او در مزرعه است).
ژوزف عاشق زمین و درخت و طبیعت است و طبیعت را میپرستدو ماجراهای داستان نیز دقیقا ازاینجا شروع میشود!
جوزف که با برادرانش صاحب مزرعه ای بزرگ شده بود در همان مزرعه رشد میکند، عاشق میشود و با الیزابت ازدواج می کند اما هنگام بازگشت به مزرعه، می فهمد که برادر الکلی اش با ضربه های چاقوی خوانیتو، کشته شده است. با وجودی که خوانیتو از جوزف می خواهد به انتقام برادر، او را بکشد اما جوزف این واقعه را یک تصادف می داند. این خونسردی و بخشش سبب می شود تا خوانیتو با احساس گناه، مزرعه را ترک کند. الیزابت حامله می شود، و برتون نگران حال برادر است چون مشاهده می کند جوزف با درختی صحبت می کند و این صحبت کردن او با درخت را نوعی کفر میداند چرا که فکر میند این صحبت کردن با درخت نوعی متاجات کردن با آن است.
دره سرسبز و حاصلخیزی که جوزف برای تشکیل خانواده و مجموعه ای از مزارع با برادرانش انتخاب می کند روز به روز اباد تر میشود و کار سخت به رفاه تبدیل می شود.
جوزف به طور غیرقابل توضیحی با یک درخت بلوط کهنسال پیوند خورده به نحوی که این درخت برای او تبدیل به مکانی خاص و قابل احترام می شود.
او به صدای به هم خوردن شاخه ها و برگ ها در باد بی قرار گوش می دهد، پوست درختان را نوازش می کند و از او پند می خواهد، گویی روح پدرش در آن جای گرفته است، گویی همه تردیدها را می توان در شیره ای که زندگی را در آن القا می کند برطرف کرد.
اما نعمتها میتوانند به نفرین تبدیل شوند، و بارانهایی که دره را با فراوانی شکوفا میباراند، ناگهان خشک میشود و یک سرزمین بارور را به صحرای خشک و سوزان تبدیل میکند که در آن مرگ و ویرانی هر اثری از عشق و ثروت گذشته را محو میکند.
نویسنده کتاب به خدای ناشناخته
نویسنده کتاب به خدای ناشناخته اقای جان اشتاین (John Ernst Steinbeck) بک نویسنده بزرگ و طبیعت گرای انگلیسی یا همون ناتورالیسمِ با اسم کامل جان ارنست استاینبک جونیور.
جان استاین بک کتاب های خوب زیادی نوشته که به خدای ناشناخته جزو اولین کتاب های او بوده و از قضا جزو کتاب هایی بوده که نوشتنش زمان زیادی رو از اون گرفته.
البته به خدای ناشناخته جزو کتاب های معروف جان استاین بک نیست و شهرت کتاب هایی مثل موش ها و آدم ها و خوشه های خشم رو نداره.
مشخصات کتاب به خدای ناشناخته
نام کتاب | به خدای ناشناخته |
---|---|
نام نویسنده | جان اشتاین بک |
ناشر | افق |
تعداد صفحات | 271 صفحه |
قیمت | 46.000 |
حجم فایل | 6.5mg |
دسته بندی | داستان خارجی |
دانلود کتاب به خدای ناشناخته
واسه این که فایل این کتاب یا بقیه چیز هایی که من توی سایت ازشون اسم میبرم رو داشته باشین میتونین به کانال تلگرام من ( مهدی عباس زاده) یه نگاه بندازید فقط واسه این که بتونین کانال من رو داشته باشین باید قند شکنتون رو روشن کنین.
با زدن روی دکمه زیر به کانال من فرستاده میشین.
قبل از این که کتاب به خدای ناشناخته رو دانلود کنین باید بهتون بگم من قبلا این کار رو نمیکردم و برای هر چیزی لینک به منبع اصلی اون لینک میدادم اما از اون جا که معمولا سایت های فیلم و آهنگ لینک خودشون رو عوض میکنن و یا تصمیم میگیرن که دیگه ادامه فعالیت ندن و اون لینک ها دیگه کاربردی نداره تصمیم گرفتم اون هارو جایی جمع کنم که نسبت به بقیه جاها امن تر باشه و من کنترل بیشتری روی اون ها داشته باشم.
امیدوارم دیگه تلگرام هم به فنا نره.
همچنین میتونین برای دانلود کتاب به خدای ناشناخته از لینک زیر استفاده کنید و به صورت مستقیم این کتاب رو دانلود کنید.اما پیشنهاد من عضو شدن توی کانال تلگرامیمه:)
|
خرید کتاب به خدای ناشناخته
حتما همتون این روز ها از قیمت بالای کتاب های چاپی اطلاع دارین و در موردش شنیدین و از اون جا که خیلی کم پیش میاد من یک رمان رو دو بار بخونم. نسخه ای رو که خودم مطالعه کردم رو برای فروش گذاشتم و شما میتونیناین کتاب رو از خود من تهیه کنین.
اما اگه دوست نداشتین و خواستین کتاب نو بخرین (هرچند که کتاب من هم واقعا نو مونده) برای خرید کتاب به خدای ناشناخته میتونین از لینک زیر استفاده کنید و این کتاب رو تهیه کنید.
موقع خرید این کتاب حتما به این نکته توجه کنین که ترجمه شهرزاد لولاچب رو بگیرین چون اون طوری که من از بقیه شنیدم بقیه ترجمه ها مالی نیستن.
خلاصه اینکه کتاب به خدای ناشناخته سرتاسر ارادت و تعلق خاطر جوزف، قهرمان داستان، به زمین است. خاک و باران برای او مفهومی ورای طبیعت دارد. او طبیعت را، همچون امر قدسی، بنده وار شکر گزار است. استاین بک در به خدای ناشناخته بر ارتباط نزدیک انسان و زمین تاکید میکند، انگار خطاب به ما میگوید :
(( دل از آسمان بردار که وحی از خاک میرسد.))
من در این سایت معمولا در مورد فیلم هایی که میبینم و کتاب هایی که میخونم حرف میزنم. اگه از این سبک نوشته ها دوست داری میتونی نقد و بررسی کتاب و نقد و بررسی های فیلم من رو هم ببینی.
همچنین واقعا خوشحال میشم اگه نظرت رو در مورد این کتاب برام بنویسی و بگی که با نوشته من موافقی یا نه و به نوشته من امتیاز بدی.
راستی! این روز ها چه کتابی دستته؟! داری چی میخونی ؟!
سلام من این کتاب رو نخوندم اما کتاب موش ها و ادم های این جان اشتاین بک یه چیز دیگست. من توی دو روز کل این کتاب رو خوندم. واقعا خوب و لدت بخش بود
ممنون که از کنار محتوایی که برات کاربردی یا جالب بوده بی تفاوت نگذشتی و نظرت رو با خالقش به اشتراک گذاشتی.
اره واقعا جان اشتاین بک با سبک خاص خودش واقعا دیوونه کنندست . همونطور که توی متن مقاله هم نوشتم بعد از خوندن هر کتابش تا مدت ها خیلی بهتر و ریز تر هم به جزئیات طبیعت نگاه میکنم و هم خیلی بیشتر لذت میبرم و این زیبایی رو بهتر میتونم توصیف کنم.
برای همیشه به خاطر دادن این حس ازش ممنونم.