آن چه در این مقاله خواهید خواند:
فیلم هایی که این ماه دیدم.
این عنوان این سری از نوشته های من واسه فیلم هایی که در طول ماه میبینمه. از این ماه شروع کردم و در مورد فیلم هایی که میبینم مینویسم.
احساس میکنم جای این نوع محتوا که بگه اقا این فیلم رو نبینین یا این فیلم رو ببینین واقعا خالیه. چون فیلم های بد مخصوصا در سینمای ایران به شکل عجیب و غریبی زیاد شدن.
البته نه من اونقدر در نوشتن حرفه ای هستم که بتونم اونطور خوب بنویسم و نه اون قدرها فیلم میبینم.
پس چرا مینویسم ؟!چون نوشتن رو دوست دارم و علاوه بر اون میخوام همین نوشتن در مورد فیلم ها باعث بشه که بیشتر فیلم ببینم!
راستی بقیه نوشته های من در مورد فیلم هارو میتونی توی صفحه ی نقد و بررسی فیلم و نوشته هام در مورد کتاب رو میتونی توی صفحه ی نقد و بررسی کتاب ببینی.
من مهدی عباس زاده هستم و این اولین پست این سبکیه منه؛ پس بزن بریم سراغ فیلم هایی که این ماه دیدم:
اپاچی،
این نوشته به مرور به روز میشود….
راستی! خیلی دمتون گرمه اگه بگین این نوع محتوا به درد میخوره !؟ چه چیزهایی بهش اضافه یا کم شه بهتر میشه ؟!
فیلم آپاچی:
دیدن فیلم آپاچی یک بار دیگه به من نشون داد حرف اون عزیزی که میگفت 99 درصد فیلم ها، اهنگ ها و سریال های ایرانی چرت و پرتن درسته. فیلم آپاچی یک مضخرف به تمام معنا و یک فیلم بد به تمام معناست.
مسلما یکی از معیارهای هر کسی برای فیلم دیدن مخصوصا توی فیلم های ایرانی اینه که چه بازیگر هایی توی اون فیلم ها بازی میکنن و به اون بازیگر ها اعتماد میکنن و اون فیلم هارو میبینن. امابازیگر های حتی سطح بالای ایرانی با انتخاب فیلم ها و سریال های بسیار سطح پایین باعث شدن تا عملا توجه به این معیار هم دیگه راه چاره نباشه.
از بازی امین حیایی و مجید صالحی تو سریال بد ساخت ایران سه بگیر تا بازی فرخ نژاد و مهتاب کرامتی و امیرحسین آرمان توی میدان سرخ یا بازی محمد رضا شفیعی جم، یوسف تیموری و سحر قریشی توی همین فیلم آپاچی!
اون جایی من دهنم به فحش باز شد که فهمیدم این فیلم تو سینما هم پخش شده و تقریبا یه چیزی نزدیک 478 میلیون تومن هم فروخته.( شاید بگین خب این که خیلی کمه اما من باید بهتون بگم حتی نشون دادن این فیلم تو سینما توهین به بشریت و جنایت جنگیه)
فیلم آپاچی رو ارش معیریان کارگردانی کرده. آرش معیریان کارگردان فیلم هایی مثل زن فرشته اند 2، شارلاتان، دم سرخ ها و یه عالمه فیلم به درد نخور توی همین سبک و سیاقه. و مثل بقیه فیلم هاش تو دسته مثلا کمدی ساخته شده.
تصمیم گرفتم دیگه فیلم هایی که این بنده خدا میسازه رو نبینم چون حتی یک اثر خوب یا متوسط هم توی ساابقش نیست و همه ی فیلم هاش رو انگار از یک فرمول از پیش تعیین شده مینویسه و میشه گفت تقریبا همه فیلم هاش تو یه سبک و دسته (دسته به درد نخور ها) قرار میگیرن.
در مورد دانلود کردن فیلم آپاچی و بقیه فیلم ها هم اخر نوشته با همدیگه حرف میزنیم و دو تا راهکار خوب دارم واسش!
اینم از پوستر فیلم واسه خالی نبودن عریضه.
امتیاز من به این فیلم یک، اگه میتونستم کمتر بدم حتما این کار رو میکردم. شما چه امتیازی به این فیلم میدین !؟
و این هم تیزر فیلم اپاچی:
انیمیشن قرمز شدن (Turning Red):
قبل از این که بریم و در مورد انیمیشن قرمز شدن صحبت کنیم ازتون دعوت میکنم تریلر این فیلم رو ببینین.
قرمز شدن اولین انیمیشنی بود که این ماه دیدم. کلا با دیدن انیمیشن ها چند روزی حالم خوب میشه و از پلشتی و زشتی دنیا به دور میشم.
توی این چند سال اخیر انیمیشن ها رشد کردن و به سمت آموزنده شدن رفتن تا حدی که هر کدومشون میتونن واسمون یک کلاس درس باشن و با استفاده از این انیمیشن ها میشه خیلی چیز هارو به بچه ها آموزش داد.
تو این راه فقط باید خودمون هم فعالانه حضور داشته باشیم. یعنی وقت بزاریم و فیلم هارو از قبل ببینیم و بنا به شرایط بچه مون از این فیلم ها استفاده کنیم . مسلما لازمه بعد از دیدن هر فیلم باهاش در مورد اون فیلمی که دیده صحبت کنیم.
حتی وقتی که داریم فیلم رو میبینیم هم میتونیم با کامنت دادن روی فیلم بچه مون رو ببریم به اون سمت که میخوایم. مثلا عه، دیدی نا امید نشد رفت دنبال چیزی که میخواست !؟ تو هم میتونی همینجوری باشی ها!
میشه با sing 2 به بچه ها نا امید نشدن و تلاش واسه رسیدن به هدف با انکانتو موهبت کامل نبودن و با کلائوس فلسفه وجودی بابا نوئل رو به بچه ها توضیح داد. و این انیمیشن در ادامه مسیر Soul و باقی کارتونهای دیزنی، میخواد بهمون خودمون بودن رو یاد بده و افتخار کردن به چیزی که هستیم و اینکه لازم نیست تو زندگی همه رو راضی نگه داریم.
خلاصه اینکه احساس میکنم انیمیشنها دارن به یه سمت و سوی خوبی میرن. خداییش این انیمیشنها و موضوعاتشون کجا، سیندرلا و پری دریایی و سفید برفی و فلان کجا…
کاش توی دوران بچگی ما هم همچین چیز هایی ساخته میشود و کاش از این دست فیلم ها برای پسر ها هم بسازن.
داستان انیمیشن قرمز شدن (Turning Red)
انیمیشن قرمز شدن محصول مشترک استدیو انیمشن سازی پیکسار و استدیو فیلم سازی والت دیزنیه و کارگردان این انیمیشن یک خانوم چینیه (“دومی شی”، زن ۳۴ساله کانادایی-چینی) که توی تورنتو (کانادا) زندگی کرده و یه جورایی این فیلم برگرفته از زندگی اون دوران خودشه.
ژانر انیمیشن کمدیه و خیلی هم در این زمینه موفقه، سکانسهایی هستن که شما رو می خندونن و حتی شما رو یاد کودکی و نوجوانی خودتون میندازن، اما با اینکه ژانر اصلی این انیمیشن کمدیه سکانسهای جدیای هم داره که باعث بشه به فکر فرو برید، در واقع این انیمیشن صرفا مخصوص کودکان نیست و مضامینی داره که مخاطب هدفشون بزرگترها هستن، پس فارغ از سنی که دارید میتونید این انیمیشن رو ببینید و لذت ببرید. مخصوصا اگر مادر یا پدر هستید به هیچ وجه دیدن این شاهکار رو از دست ندید.
داستان انیمیشن Turning Red در مورد تغییر خلق و خوی بچه هاست و توی این فیلم در مورد سن بلوغ صحبت میشه.قرمز شدن داستان یه دختر سیزده ساله ست که یک شب به سن بلوغ میرسه. نماد قرمزی، پاندا و خشم هم وجوه مختلف رسیدن به همین پریود و تغییرات بدن است.
این انیمیشین نشون میده که بلوغ با اومدنش باعث خشم و اضطراب و حتی عشقهای ناخودآگاه نوجوانانه میشه؛ نیاز به تجربه کردن کارهایی که پیش از سن بلوغ انجام نمیداده رو نشون میده و تلاش خانواده برای مهار این پاندا و به مسیر خانواده بازگرداندن دخترک.
در کنار موضوع اصلی داستان این سریال در مورد چیز های دیگه ای مثل تقابل و درهمآمیختنها هم صحبت میکنه. در مورد تضاد های مختلف و زیادی مثل فرهنگ شرقی و غربی، نسل دیروز و امروز، علایق دیروز و امروز، مدرنیته و سنت، مادرانگی و دخترانگی، نوجوانی و بزرگسالی، و پختگی و کم تجربگی هم حرف به میان میاد.
این هم چند دقیقه ابتدایی انیمیشن قرمز شدن یا همون turnin red که خیلی خوب و هیجان انگیز شروع شد.
وقتی که این فیلم رو میدیدم یاد فیلم اژدهای آرزو افتادم. اون جا هم کارگردان و نویسنده فیلم خیلی خوب از نمادهای کشورشون مثل پاندا یا شکل خاص خونه هاشون استفاده کرده بودن و خیلی خوب فرهنگ خودشون رو در خلال انیمیشن ها به جهانیان نشون داده بودن.
خلاصه این که این انیمیشن رو پیشنهاد میکنم ببینین.البته به بچهها نه! به مامانهای بیشاز حد گیر توصیه میشود:)
چشم و گوش بسته – 1398
فیلمی از فرزاد موتمن کارگردان با بازی پیتر چک ایران بهرام افشاری و امین حیایی که در این فیلم شون میده که فتیش چکمه سیاه براق داره !:D
این فیلم کمدی داستان دو نفر آدم رو روایت میکنه که یکیشون نمیشنوه و اون یکی نمیبینه.
فیلم چشم و گوش بسته شاید بهترین فیلم فرزاد موتمن باشه اما حتما و قطعا فیلم بدیه!
به این خاطر فراستی طور روی بد بود این فیلم تاکید دارم چون ممکنه شما هم با شنیدن و یا دیدن فروش گیشه ۱۲٬۸۳۴٬۲۲۹٬۰۰۰ تومانی و یا شنیدن اینکه این فیلم چهارمین فیلم کمدی سال 98 بوده و اول در کشور پرتغال روی پرده رفته فکر کنین فیلم خوبی بوده.
سوالی که با دیدن فیلم های به اصطلاح کمدی ایرانی به ذهنم میرسه چرا این قدر شوخی ها و کمدی فیلم های ایرانی به سمت شوخی های جنسی رفته!؟ یعنی جز با شوخی های جنسی نمیشه فیلم کمدی ساخت؟! یا شاید چون جامعه ما جامعه ای محدود و و پر از تابو و حرف های نگوست ساخت این طور فیلم ها برای بینندگان دوست داشتنیه و کارگردان های ما هم سوراخ دعا رو پیدا کردن و به خودشون زحمت بیشتری نمیدن؟!
مثلا از شوخی های باحال فیلم میشه به اون جایی اشاره کرد که امین حیایی جوراب با مارک اپل خریده و به بهرام افشاری میگه اپل چرا باید جوراب تولید کنه ۳ تا ۵ تومن بفروشه؟! ( باید ببینین واقعا این تیکشو)
به نظر شما کدوم نوع از شوخی جالب تر و خنده دار تره !؟
نکته ی از همه جالب تر و باحال تر که نشون از امید به زندگی بالا و خوشحالی کارگردان این فیلم بود شکل تموم شدن فیلم بود که نشون از ادامه داشتن این فیلم داشت.
پ.ن یک : اون چیزی که در مورد فیلم کمدی انسانی و حضور بازیگر های معروف در فیلم های این چنینی برای نقش های کوتاه و حتی در یک پلان گفتم در این فیلم هم با حضور مانی حقیقی و با کمی سخت گیری برای لیندا کیانی هم اتفاق افتاده.
پ.ن دو : فیلم چشم و گوش بسته رو از روی فیلمی با عنوان
راستی! شما چه فیلم هایی این ماه دیدین ؟! کدوماش خوب بودن و کدوماش اپاچی طور بودن ؟! بنویس برام !
اگه به این نوشته من امتیاز هم بدی که دیگه دمت گرمه!
من کاملا با دیدگاه شما در مورد فیلم آپاچی موافقم
سلام مریم جان، ممنون که از کنار محتوایی که برات کاربردی یا جالب بوده بی تفاوت نگذشتی و نظرت رو با خالقش به اشتراک گذاشتی.
و خیلی خوشحال ترم که با همدیگه تفاهم داریم توی این قضیه:)
امیدوارم بازم بهم سر بزنی